۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

روزي روزگاري با كامروز



امروز روز شروع مكتوب ماست
روزي كه با كامروايي آغازش كرديم و اميد به آن داريم كه زين پس تا به اوج دست در دستان هم بال بگشاييم براي پرواز
مانده تا بدانيم اين راه بي پايان به كجا ختم مي شود اما رها مي شويم در ميان زندگي ...در ميان رهايي


۲۷ نظر:

مارمولک گفت...

خوش حال که اولين نظرو می ذارم! :دی
خوش به حالم!
گروهمونو خيلی دوس دارم!
خيلی
اميدوارم پايدار باشيم! (چشمک)

مهران گفت...

با هم شروع کردیم با همم تا تهش میریم همه جا ، همیشه ....

BānØØЎê ĢĦām گفت...

پيمان مي بنديم باهم امروز
عهدي اثيري
دستانمان را گره مي زنيم همچون قلب هامان
تا به اوج رسيم روزي
*
خوشحالم كه با هميم دوستاي گلم
و اميدوارم روزي بتونم همتونو در بهترين نمايش هاي دنيا ببينم

کیان گفت...

و امروز کامروز شدیم ...
نه فقط امروز ...
بلکه برای همیشه ...
دست در دست هم کامروز می مانیم تا انتها ...
*
من توی چشمای همتون آینده می بینم ... آینده ای روشن ...

saeed گفت...

دانی (سعید) گفت :
تبریک میگم به خودم به خاطر داشتن دوستان فوق العاده ای که توی این مدت کوتاه به دست آوردم.
کاری که فقط از تئاتر و گروه های هنری برمیاد .
امیدوارم در آینده نزدیک همه با هم نمایشی کار کنیم که به قول معروف بترکونه.
به امید موفقیت همگیمون با هم یا اگه نشد تک تک...
این mail منه(saeed36561@yahoo.com)

عليرضا UNITED ARMYD گفت...

اووووووف ... گروهو ببين ... آخه يكي نيست بگه رامتين شكلاتي تو نيست كپسول استعدادي واسه همينه تو گروه خودتو هول كردي :دي

گذشته از شوخي برا بچه هاي تئاتر تي جي آرزوي موفقيت دارم. ما كه 3 4 جلسه بيشتر نيومديم سر كلاسه اما تو همين مدت هم دوستاي خوبي تو كلاس پيدا كردم ... يادش به خير اون روز كه سگ شده بوديم =))

اون جلسه كه تو تاكسي بازي مي كرديم هم خدا بود. يهو از دهنم در رفت به اون دختره مهرسان گفتم ايكبيري حس مي كنم جدي گرفت =)) همش شد خاطرات ديگه

پايدار باشيد و سربلند

شادی گفت...

منم واقعا از صمیم قلب خوشحالم که دوستای گلی مثل شماها دارم مطمئنم با تلاش و پشتکار و اتحادی که هممون داریم یه روزی از موفق ترین ها خواهیم بود

نغمه گفت...

واای بچه ها! بهتون تبریک میگم
دم همتون گرم!
...
به امید موفقیت
خیلی باهالین!
(;

Mh-elegant گفت...

Dear friends
I wish you success and happiness where ever and when ever you are and see each of us on the top of the hill of our dreams.
God willing.

ناشناس گفت...

اقا علیرضا با همه ی این اوصاف باز ما شما رو دوست داریم.اه این علیرضا انقدر ... زد یادم رفت درباره گروه بگم.دوستای گلم همتونو دوست دارم ایشالا یه نمایش به همین زودی همه با هم تاتر شهر (-:

رامتین شکلاتی گفت...

ناشناس من بودما

عليرضا UNITED ARMY گفت...

واستا تا تئاتر شهر رو واست خالي كنم =)) آخه خپل بشكه مي خواي نقش هارلي رو تو لاست بازي كني ؟؟؟ استعدادشو نداري عزيزم ... خودتو هول كردي تو گروه. آخه بياي تو صحنه كه ديگه جا واسه كس ديگه اي نمي مونه =))

با همه ي اين اوصاف خيلي چاكريم رامتين جون. يه حالي بهو از ما نپرسيا بي معرفت

BānØØЎê ĢĦām گفت...

عليرضا ببين هم دانشگاهيي هستيم خب به كنار
دوست و رفيق بودن هم به كنار
كاشان هم رفتيم ! يعني برديمت :دي به كنار
تنگه واشي هم قرار بود ببرمت اونم به كنار
هر كي به رامتين شكلاتي من توهين كنه ديگه نه من نه اوناااااااا
پسرك مردني:دي
وينك

کیان گفت...

علیرضا جان
بچه محلیم به کنار ...
.
.
.
فقط همین به کنار ... !!!

در کل درست با رامتین شکلاتی کپل جیگر بامزه ی من صحبت کن !!

بچه محل !
:دی

سهیل گفت...

تبرییییییییییییییییییییییک میگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگم
خودمونو عشق است

Unknown گفت...

دلم برا این کامروز تنگ شد؛ خیلی با کلاس بود.

علیرضا جون کلا به کنار کنار!
=))

ولی بچه ها! می خواین بزنم تو حالتون؟
عمر این گروهمون، عمرا اگه به بعد از مهر هم بکشه.
خیلی حال گیری بود، نه؟
ولی خوب این یه قانونه که اگه با یه سری آدم زود صمیمی بشی، زود هم از یادشون می بری.

مشهود گفت...

بجه ها mashsafar من بودم. نترسید

BānØØЎê ĢĦām گفت...

لوووول مشهود
عمرا اگه بذارم از هم پاشيده بشيم
تو دوست داري بپاشي قضيه اش فرق مي كنه
اما اگه من بانو سارام نمي ذارم:دي
حالا ببين كي گفتم:وينك

مهران گفت...

ببینین همه چیز دست خودمونه ما اگه بخواهیم میتونیم با هم کوه ها رو از سر راهمون برداریم و اگه نخوایم یه مورچه هم میتونه حساب همه ما رو برسه پس چه یهتر که با هم باشیم و باهم بودن رو واقعا بخواییم

kamrooz گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
BānØØЎê ĢĦām گفت...

هر چي خان داداشم بگه :دي
با اجازه ي خان داداشم بلـــــــــــه

کیان گفت...

یکی این مشهود رو از جلو چشمای من دور کنه ! تا پوست سرش رو نکندم !

سیبیلم رو یادم رفت !

(این قسمت با فریاد خوانده شود!!)
سیبیل ..... !!!!!!!

رامتین شکلاتی گفت...

ببین علی به خدا از اون موقع که گوشیمو گم کردم همه شماره هامو هم گم کردم وگرنه شما رو پلک چشم ما جا داری .در زمن به یک کامروزی هیچ وقت بی احترامی نکن چون اگه لشگر کامروزیا خشمگین بشه دیگه با رفیق نصفتم نمی تونی کاری بکنی :دی

عليرضا UNITED ARMY گفت...

يعني لشگر شما از بكس خط فكري هم خطري تره ؟؟؟ نه خطري تره ؟؟؟

اما آقا رامتين ما گفتيم چاكر شماييم. اگه واسه اون يار نصفمون ( آرش :دي ) نبود اصلا" جسارت نمي كرديم به شوما.

اما از حق نگذريم كه اگه تو گنده باقالي نبودي ما با اون استادتون قات نميزديم و الان داشتيم تو تئاتر شهر پاريس برنامه اجرا مي كرديم :دي

خانوم بانوي غم بگم بگم ؟؟؟ كي بود نميبرد تورو تنگه واشي ؟؟؟ رامتين بود ؟ گروه كامروز بود ؟ من بودم ؟ من بودم. همين شماييد داريد فاصله ميندازيد بين ما :دي

رامتین شکلاتی گفت...

علیرضا البته چیزی از بکس خط فکری کم نداره .البته اگه چیزی از بکس باقی مونده باشه یار نصفمونود که جدا کردن ازمون

عليرضا UNITED ARMY گفت...

آره. من و آرش روي هم 1.25 آدم بوديم :دي ... خط فكري نابود شد. اين ترم مهدي هم رفتش سراسري ... فقط خودم و خودت باقي مونديم بايد پرچمو بديم بالا :دي ... خط فكري عضو مي پذيرد براي عضويدن با رامتين شكلاتي يا من تماس بگيريد :دي

رامتین شکلاتی گفت...

برای اطلاعات بیشتر از خط فکری به روز نامه های کثیر الانتشار مراجعه فرمایید. بکس خط فکری